http://rapidshare.com/files/42739770/asir.pdf.html
این مجموعه شعر های فروغ ه که خیلی دوسش دارم به نام اسیر البته چنتا دیگه هم براتون میزارم
****کافی freeرو انتخاب کنین و شکل تاوید رو تایپ کنید
۲۳۸کیلو بایت
کلمه
5 - قال امیرالمؤ منین علیه السلام :عنوان کتاب : کلیله و دمنه
نویسنده : ابوالمعالی نصرالله منشی
کلیله و دمنه
.......................................................
تا جهان بود ، از سر آدم فراز
کس نبود از راه دانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راه دانش را بهر گونه زبان
گرد کردند و وگرامی داشتند
تا بسنگ اندر همی بنگاشتند
دانش اندر دل چراغ روشنست
وزهمه بد بر تن تو جوشنست
و آن کس که در سایه رایت علما آرام گیرد تا بآفتاب کشف نزدیک افتد بمجرد معرفت آن شکوه و مهابت در ضمیر او پیدا آید که اوهام نهایت آن را در نتواند یافت و خواطر به کنه آن نتواند رسید . قوله تعالی :انما یخشی الله من عباده العلماء.بحکم این مقدمات روشن می گردد که دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل ، و خدای می گوید ، تقدست اسماوه و عمت نعماوه: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس.نظم این آیت پیش از استنباط و رویت چون متباعدی می نماید ، که کتاب و ترازو و آهن به یکدیگر تناسب بیشتری ندارند ، اما پس از تامل غبار شبهت و حجاب ریبت برخیزد و معلوم گجردد که این الفاظ به یکدیگر هرچه متناسب تر است و هر کلمتی رااعجازی هر چه ظاهر تر ، چه بیان شرایع بکتاب تواند بود و ، تقدیم ابواب عدل و انصاف بترازو و حساب و ، تنفیذ این معانی بشمشیر.و چون مقرر گشت که مصالح دین بی شکوه پادشاهان اسلام نامرعی است ، و نشاندن آتش فتنه بی مهابت شمشیر آبدار متعذر ، فرضیت طاعت ملوک را ، که فواید دین و دنیا بدان باز بسته است ، هم شناخته شود ، و روشن گردد که هر که دین او پاکتر و عقیدت او صافی تر در بزرگ داشت جانب ملوک و تعظیم فرمانهای پادشاهان مبالغت زیادت واجب شمرد ، و هوا و طاعت و اخلاص و مناصحت ایشان را از ارکان دین پندارد ، و ظاهر و باطن در خدمت ایشان برابر دارد ؛ و بی تردد بباید دانست که اگر کسی امام اعظم را خلافی اندیشد و اندک و بسیار خیانتی روا دارد که خلل آن به اطراف ولایت و نواحی مملکت او بازگردد در دنیا مذموم باشد و بآخرت ماخوذ ، چه مضرت آن هم به احکام شریعت پیوندد و هم خواص و عوام امت در رنج و مشقت افتند.
این قدر از فضایل ملک که تالی دین است تقریر افتاد ، اکنون شمتی از محاسن عدل که پادشاهان را ثمین تر حلیتی و نفیس تر موهبتی است یاد کرده شود ، و دران هم جانب ایجاز و اختصار را برعایت رسانیده آید بعون الله و تیسیره.قال تعالی :یاد داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق . داوود را ، صلی الله علیه ، با منقبت نبوت بدین ارشاد و هدایت مخصوص گردانید ، نه به رآنکه در سیرت انبیا جز نیکوکاری صورت بندد ، اما طراوت خلافت بجمال انصاف و معدلت متعلق است . و در قصص خوانده آمده است که یکی از منکران نبوت صاحب شریعت این آیت بشنود که : ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی ، یعظکم لعلکم تذکرون ، متحیر گشت و گفت :تمامی آنچه در دنیا برای آبادانی عالم بکار شود و اوساط مردمان را در سیاست ذات و خانه و تبع خویش بدان احتیاج افتد ، مثلا نفاذ کار دهقان هم بی ارزان ممکن نگردد ، در این آیت بیامده است ، و کدام اعجاز ازین فراتر ، که اگر مخلوق خواستی که این معانی در عبارت آرد بسی کاغذ مستغرق گشتی و حق سخن بر این جمله گزارده نشدی ؛ در حال ایمان آورد و در دین منزلت شریف یافت . و واضح فرمان که بر ملازمت سه خصلت پسندیده مقصور است و نهی که بر مجانبت از سه فعل نکوهیده مشتمل پوشیده نماند و بتقریر و ایضاح آن حاجت نباشد . و در ترجمه سخنان اردشیر بابک ، خفف الله عنه آورده اند که :لاملک بالرجال ، و لارجال الا بالمال ، و لامال الا بالعماره ، و لا عماره الا بالعدل والسیاسة ، معنی چنان باشد که :ملک بی مرد مضبوط نماند ، و مرد بی مال قائم نگردد ، و مال بدست نیاید ، و عمارت بی عدل سیاست ممکن نشود . و بر حسب این سخن می توان شناخت که آلت جهان گیری مالست و کیمیای مال عدل و سیاست است . و فایأه در تخصیص عدل و سیاست ، و ترجیح آن بر دیگر اخلاق ملوک ، آنست که ابواب مکارم و انواع عواطق را بی شک نهایتی است ، و رسیدن آن بخاص و عام تعذر ظاهر دارد ، ولکن منافع این دو خصلت کافه مردمان را شامل گردد ، و دور و نزدیک جهان را ازان نصیب باشد ، چه عمارت نواحی ، و مزید ارتفاعات و تواتر دخلها ، و احیای موات ، و ترفیه درویشان ، و تمهید اسباب معیشت و کسب ارباب حرفت ، و امثال و اخوات آن ، بعدل متعلق است ، و امن راهها ، و قمع مفسدان . و ضبط مسالک ، و حفظ ممالک ، و زجر متعدیان ، بسیاست منوط ، و هیچیز بقای عالم را از این دو باب قوی تر نیست . و نیز کدام نکوکاری را این منزلت تواند بود که مصلحان آسوده باشند و مفسدان مالیده ؟ و هر گاه که این دو طرف بواجبی رعایت کرده آید کمال کامگاری حاصل آید ، و دلهای خاص و عام و لشکری و رعیت برقاعده هوا ولاقرار گیرد ، و دوست و دشمن در ربقه طاعت و خدمت جمع شوند و نه در ضمیر ضعیفان آزاری صورت بندد ، و نه گردن کشان را مجال تمرد ماند ، و ذکر آن در آفاق سایر شود ، و کسوت پادشاهی مطرز گردد ، و رهینه دوام در ضمن این بدست آید . این کلمتی چند موجز از خصایص ملک و دولت ، و محاسن عدل و سیاست ، تقریر افتد ، اکنون روی بدگر اغراض آورده شود ، والله الموفق لاتمامه ، بمنه وسعة جوده.
و سپاس و حمد و ثنا و شکر مر خدای را ، عز اسمه ، که خطه اسلام را و واسطه عالم را بجمال عدل و رحمت وکمال و هیبت و سیاست خداود عالم سلطان اعظم مالک رقاب الامم ملک الاسلام ظهیر الامام مجیرالانام بمین الدوله وامین الملة و شرف الامة ملک بلاد الله سلطان عبادالله مدیل اولیاءالله مذیل اعداءالله مولی ملوک العرب و العجم فخرالسلاطین فی العالم علاءالدنیا و الدین قاهرالملوک و السلاطین الصادع بامرالله القائم بحجة الله معز الاسلام و المسلمین قامع الکفره و الملحدین کهف الثقلین ظل الله فی الخافقین الموید علی الاعداء المنصور من السماء شهاب سماءالخلافة نصاب العدل و الرافة باسط الامن فی الارضین ...ابی منصور سبکتکین عضدالله امیرالمومنین اعزالله انصاره و ضاعف اقتداره آراسته گردانیده است و جناح احسان و انعام او بر عالم و عالمیان گسترده و نوبت جهانداری بحکم استحقاق ، هم از وجه ارث و هم از طریق اکتساب ، بدو رسانیده و خلایق اقالیم را در کنف حمایت و رعایت او آورده و ضعفای امت و ملت را در سایه عدل و سامه رافت و آرام داده و عنان کامگاری ، و زمان شهریاری به ایالت و سیاست او تفویض کرده و عزایم پادشاهانه را به امداد فتح مبین و تواتر نصر عزیز موید گردانیده ، تا بهر طرف که حرکتی فرماید ظفر و نصرت لو او رایت او را استقبال و تلقی واجب بینند و ماثر ملکانه که در عنفوان جوانی و مطلع عمر از جهت کسب ممالک بجای آورده ست امروز قدوه ملوک دنیا و دستور پادشاهان گیتی شده است .
ای بیک حمله گرفته ملک عالم در کنار
آفتاب خسروانی سایه پروردگار
و براثر اگر دیو فتنه در سر آل بوحلیم جای گرفت تا پای از حد بندگی بیرون نهادند در تدارک کار ایشان رسوم لشکرکشی و آداب سپاه آرائی از نوعی تقدیم فرمود که روزنامه سعادت باسم و صیت آن مورخ گشت ، و کارنامه دولت بذکر محاسن آن جمال گرفت
و بدین دو فتح با نام که بفضل ایزد تعالی و فر دولت قاهره ، لازالت ثابتة الاوتاد . راسیة الاطواد ، تیسیر پذیرفت ، نظام کارهای حضرت و ناحیت بقرار معهود و رسم مالوف باز رفت ، و برقاعده درست و سنن راست اطراد و استمرار یافت و تمامی مفسدان اطراف دم درکشیدند و سر بخط آوردند ، و دلهای خواص و عوام و لکشری و رعیت برطاعت و عبودیت بیارامید ، و نفاذ اوامر پادشاهانه از همه وجوه حاصل آمد ، و حشمت ملک و هیبت پادشاهی در ضمایر دوستان و دشمنان قرار گرفت ، و ذکر آن در آفاق و اقطار عالم شایع و مبسوط گشت . و اگر در تقریر محاسن نوبت این پادشاه دین دار و شهریار کامگار -که در ملک مخلد باد و بر دشمن مظفر-خوضی وشرعی رود ، و فضایل ذات بزرگ و مناقب خاندان مبارک شاهنشاهی را شرحی و بسطی داده شود ، غرض از ترجمه این کتاب فایت گردد ، و من بنده را خود این محل از کجا تواند بود که ثنای دولت قاهره گویم ؟ که
ادامه ......
Mojtaba-sabaa.blogsky.com