کاوش

***جستجو های من***

کاوش

***جستجو های من***

آزادى معنوى

فصل اول : آزادى معنوى 
آزادى معنوى (1) 
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بارى الخلایق اجمعین و الصلاه و السلام على عبدالله و رسوله و حبیبه و صفیه ، سیدنا و نبینا و مولانا ابى القاسم محمد صلى الله علیه و آله و سلم و على اله الطیبین الطاهرین المعصومین .
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
قل یا اهل الکتاب تعالوا الى کلمه سواء بیئنا و بینکم الا نعبد الا الله و لانشرک به شیئنا و لا یتخذ بعضنا بعضا از بابا من دون الله . (1)
در مرحله سوم درباره وابستگى این دو نوع آزادى به یکدیگر یعنى درباره اینکه آیا مثلا آزادى معنوى بدون آزادى اجتماعى میسر هست یا نه ، و بالعکس آیا آزادى اجتماعى بدون آزادى معنوى میسر هست یا نه ، و بیشتر در قسمت دوم بحث مى کنیم ، یعنى وابستگى آزادى اجتماعى به آزادى معنوى
کلمه مولا 
در مقدمه سخنم مطلبى را به مناسبت امروز که روز ولادت مولاى متقیان على علیه السلام است و من به همین مناسبت این بحث را انتخاب کردم ، عرض مى کنم از جمله کلماتى که ما زیاد درباره وجود مقدس ایشان استعمال مى کنیم کلمه مولا است : مولاى متقیان ، مولى الموالى و گاهى مولا به طور مطلق ، مولا چنین فرمود به قول مولا چنین این کلمه را اول بار شخص مقدس رسول اکرم درباره على علیه السلام در آن جمله معروف که شیعه و سنى درباره آن اتفاق نظر دارند اطلاق کرد، فرمود: من کنت مولاه فهذا على مولاه (2) آن که من مولاى او هستم ، این على (که من دست او را بلند کرده ام ) مولاى اوست . بگذریم از اینکه در قرآن هم آیه اى هست که این کلمه در آن به کار رفته و در تفسیر آن وارد شده مقصود على علیه السلام است ، آنجا که مى فرماید: فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المومنین (3) ولى این جمله اى که عرض کردم نص ‍ صریح رسول اکرم است .
کلمه مولا یعنى چه ؟ امشب نمى خواهم درباره کلمه مولا زیاد صحبت کنم . همین قدر اجمالا عرض مى کنم که مفهوم اصلى این کلمه قرب و دنو است . در مورد دو چیز که پهلوى یکدیگر و متصل به یکدیگر باشند، کلمه ولا یا ولى یا کلمه مولا به کار برده مى شود و لهذا غالبا در دو معنى متضاد به کار مى رود. مثلا به خداوند اطلاق مولا نسبت به بندگان شده است و بالعکس ، به آقا هم اطلاق شده و به غلام هم گفته مى شود یکى از معانى کلمه مولا که مقصودم همین است ، معتق یعنى آزاد کننده است . به کسى که آزاد مى شود معتق مى گویند. کلمه مولا، هم به معتق اطلاق شده است و هم به معتق یعنى هم به آزادکننده مولا مى گویند، هم به آزاد شده .
اینکه رسول اکرم فرمودند: من کنت مولاه فهذا على مولاه مقصود چیست ؟ مقصود کدامیک از معانى مولا است ؟ من نمى خواهم بگویم که چه معانى از نظر عقیده خودم در اینجا درست است ولى به مناسبت بحثم عرض مى کنم ملاى رومى همین حدیث را در مثنوى آورده و یک ذوقى به خرج داده است و از کلمه مولا یعنى معتق یعنى آزادى بخش را گرفته است . ظاهرا در دفتر ششم مثنوى است . داستان معروفى دارد، داستان قاضى خیانتکار و زن ، که قاضى مى خواهد در صندوق مخفى بشود او را مخفى مى کنند و به دوش حمال مى دهند بعد قاضى به آن حمال التماس مى کند که هر چه مى خواهى به تو مى دهم ، تو برو و معاون مرا خبر کن تا بیاید این صندوق را بخرد معاون او را خبر مى کنند، مى آید صندوق را مى خرد و او را آزاد مى کند بعد ملا از اینجا گریز مى زند، مى گوید: همه ما در صندوق شهوات تن زندانى شهوات تن زندانى هستیم ولى خودمان نمى دانیم احتیاج به آزاد کننده اى داریم که ما را از این صندوق شهوات نفس و بدن نجات بخشد، انبیاء و مرسلین آزادکننده و نجات بخش هستند. سپس مى گوید:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد

 

نام خود وان على مولا نهاد

 

گفت هر کس را منم مولا و دوست

 

ابن عم من على مولاى اوست

 

کیست مولا، آن که آزادت کند

 

بند رقیت ز پایت بر کند

این واقعا یک حقیقتى است ، یعنى قطع نظر از اینکه معنى جمله من کنت مولاه فهذا على مولاه همین باشد یا نباشد، یعنى پیغمبر که خودش و على را مولا نام نهاد به اعتبار آزادبخشى بود یا نبود، این خود حقیقتى است که هر پیغمبر بر حقى براى آزاد کردن مردم آمده است و خاصیت هر امام بر حقى همین جهت بوده است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد