کاوش

***جستجو های من***

کاوش

***جستجو های من***

تفاوت مردان و زنان در استرس


نویسنده: مهران



1-هورمونهای اصلی استرس کورتیزول، اپی نفرین و اکسی توسین میباشند.


2-هر دو هورمون کورتیزول و اپی نفرین باعث افزایش فشار خون و سطح قند خون میشوند. هورمون کورتیزول به تنهایی باعث کاهش کارایی سیستم ایمنی بدن میگردد.


3-پس از ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول هورمون اکسی توسین نیز از مغز ترشح می گردد تا اثرات دو هورمون نخست را تعدیل کند. هورمون اکسی توسین عواطف آرام بخش و حس مراقبت را افزایش میدهد.


4-در شرایط استرس زا میزان ترشح دو هورمون اپی نفرین و کورتیزول در زنان و مردان یکسان میباشد، اما میزان ترشح هورمون اکسی توسین در زنان بسیار بیشتر از مردان است.


5-حیوانات و انسانهایی که سطح هورمون اکسی توسین در بدن آنها بالاست آرام تر، آسوده خاطر تر و اجتماعی تر بوده و کمتر مضطرب میباشند.


6-هورمون تستوسترون مردان اثرات آرام بخشی اکسی توسین را بی اثر و هورمون استروژن زنان آن را تقویت میکند.


7-بنابراین زنان بهتر از مردان با استرس کنار می آیند.


8-پاسخ به استرس در مردان از نوع "جنگ یا گریز" و در زنان از نوع "مراقبت (از فرزندان) ، معاشرت و مصالحه" میباشد.


9-مراقبت شامل فعالیتهای مراقبت و نگهداری (فرزندان) که در جهت حفاظت از خود و فرزندان طراحی گردیده و باعث افزایش حس ایمنی و کاهش اضطراب و پریشانی در مادر میگردد. معاشرت و مصالحه شامل ایجاد و حفظ شبکه های اجتماعی میباشد.


10-زنان هنگام مواجهه با استرس سعی میکنند با دیگران به ویژه زنان تماس اجتماعی برقرار کرده و وقت خود را صرف مراقبت و رسیدگی بیشتر به فرزندان خود کنند. زنان تمایل دارند با ایجاد ارتباطات انسانی و تشکیل وحدت و یگانگی از مزایای امنیت و ایمنی موجود در گروه برخوردار گردند.


11-کنار آمدن با استرس در زنان بصورت یافتن حمایت اجتماعی و احساسی بمنظور صحبت کردن درباره تجربه احساسات، مرور وقایع روی داده و کاری که باید (در راه حل مشکل) صورت گیرد، انجام میگیرد.


12-مردان معمولا فعالیت گریز و خلاصی جستن را برای تخفیف استرس بر می گزینند. ایجاد سرگرمی و تفریح آرامبخش و یا اعتیاد به کار را به عنوان گریزگاه انتخاب میکنند.


13-از آنجایی که اعتماد بنفس در مردان از کفایت در عملکرد (موفقیت شغلی، برتری در رقابت ها و چالش ها، انجام وظایف) و در زنان از کفایت در روابط (ایجاد و حفظ آنها) نشات میگیرد، زنان معمولا هنگامی که خود را قربانی روابط کرده و نیازهای خود را نادیده میگیرند، و مردان زمانی که دستیابی به موفقیت و برتری را به هر قیمتی می پذیرند، دچار استرس میشوند.


14-شکست و ناکامی در روابط برای زنان، و شکست و ناکامی در عملکرد برای مردان از بزرگترین عوامل استرس زا در میان دو جنس میباشند.


15-بنابراین زنان با ایجاد ارتباط کلامی و احساسی و مردان با خلوت گزینی و سرگرم کردن خود با فعالیتهای انحرافی با استرس کنار می آیند.


16-از آنجایی که مردان باید استوار و قوی باشند مشکلات خود را انکار میکنند.


17-مردان افسردگی خود را بیشتر با بیان علایم جسمی افسردگی (نظیر سردرد) به اطلاع دیگران میرسانند تا با بیان احساسات خود.


18-مردان علایم بارز افسردگی را کمتر بروز میدهند (گریستن، اندوه، از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که در گذشته لذت بخش بوده اند). اما در مقابل تحریک پذیر تر و پرخاشگر تر می گردند.


19-مردان با از دست دادن عزیزان خود نیز بطور متفاوت از زنان واکنش نشان میدهند. این باور قالبی که بروز احساسات نشانه ضعف مردان است و مردان بایستی در مقابله با ناملایمات و سختیهای زندگی استوار و با استقامت باشند، مردان مسئولیت کامل سوگواری خود را بعهده گرفته واندوه و سوگ خود را سرکوب میکنند. این سرکوب کردن اندوه دوره سوگواری را افزایش داده و به افزایش خشم، پرخاشگری، سوء مصرف الکل و مواد مخدر، افزایش کلسترول و فشار خون و دردهای جسمانی می انجامد.


20-از آنجایی که مردان در بیان آزادانه احساسات خود ناتوانند، با انجام فعالیت بیشتر با اندوه مقابله میکنند. اضافه کاری میکنند و یا زیاد به سفرهای کاری میروند. و یا به رفتارهای مخاطره آمیزی همچون روابط جنسی وسواسی و یا ورزشهای پرخطر روی می آورند و یا به الکل و یا سایر مواد مخدر گرایش پیدا میکنند.


21-مردان در برابر فوت عزیزان خود تمایل به احیاء، ترمیم، بازسازی (روابط و شرایط) و بازگشت هر چه سریعتر به وضعیت عادی را از خود بروز میدهند. اما زنان تمایل دارند بروی فرد از دست رفته و احساسات جاری خود تمرکز کنند.


22-زنان اندوه و سوگ خود را ابراز و آن را با دیگران تسهیم میکنند و به گذشته مینگرند. اما مردان دردهای خود را به زبان نیاورده و معمولا اندوه خود را انکار میکنند. مردان اشکهای خود را پنهان میکنند و خشم را جایگزین اندوه میکنند.


23-مردان از گریه کردن شرم دارند، بنابراین با احساس خشم جلوی گریستن خود را میگیرند. زنان بالعکس ازاینکه ابراز خشم کنند احساس شرم میکنند بنابراین به گریه متوسل میشوند.


24-صحبت کردن و ابراز احساسات برای مردان دشوار است، چراکه در سرشت و ماهیت مردان نیست که از دیگران طلب کمک و یاری کنند. مردان تنها هنگامی که به نقطه بحران میرسند تقاضای کمک میکنند.


25-چنانچه میخواهید مردان را به صحبت کردن وادار کنید، آنها را در فعالیتی درگیر سازید. مثلا اگر شوهرتان از موضوعی اندوهگین است و به ماهیگیری نیز علاقمند است با وی به ماهیگیری بروید و خواهید دید که چگونه به حرف می آید.


26-مردان تمایل دارند تا احساسات خود را در قالب فعالیتها،کارها و اعمال بروز دهند، و معمولا اندوه خود را بطور فیزیکی و نه احساسی تجربه میکنند. آنها غم و اندوه خود را با تمرکز بر فعالیت های هدف محور که باعث برانگیختن تفکر، انجام دادن و عمل کردن میشود بروز میدهند. برای مثال چنانچه مردی حیوان خانگی خود را از دست بدهد جای گریستن و صحبت کردن درباره حیوان خانگی خود با دیگران (مانند زنان)، شروع به حفر زمین برای دفن حیوان میکند. و یا به یادگار یک گیاه را در محل دفن حیوان میکارد. و یا شعری را در وصف حیوان محبوب خود میسراید. مرد با این کارها هم حس کفایت خود را حفظ میکند و هم از اندوه می گریزد.


27-مردان نیز مانند زنان می گریند اما بیشتر در خلوت خود.


.

نظرات 1 + ارسال نظر
طناز شنبه 7 اردیبهشت 1387 ساعت 19:49

سلام خیلی مطلب خوبی بود دستت درد نکنه امیدوارم همیشه موفق باشی.
بهتره دربارهی اکسی توسین بیشتر مطلب بنویسی!

باشه سعی می کنم منابع اطلاعاتی ام رو چک کنم اگر چیزی پیدا کردم
چشم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد